رمان حسرت دیدار تو

نوشته:مریم جعفری

خلاصه رمان:

سالار از زمانی که پانزده ساله بود و پدرش مرد، شد سرپرست مادر و خواهر و برادرش؛ ولی خواهرش در اثر بیماری و بی پولی خانواده فوت کرد و از ان زمان سالار به خودش قول داد که همه ی سعیشو برای راحتی مادر و برادرش که ده سال ازش کوچک تر بود بکنه. این قول پابرجا بود تا زمانی که با دختر نابینایی به نام کیمیا آشنا شد و هر دو برادر شدند عاشق کیمیا. حالا سالار مونده و قولش و ....

برای دانلود کلیک کنید(Jar)